خدا نمی پرسد ....
خدا نمی پرسد سوار چه نوع ماشینی می شدید
اما می پرسد چند نفررا که ماشین نداشتند سوار کردید؟.
خدا نمی پرسد منزلتان چند متر مربع بود
اما می پرسد چند نفررا در آن به گرمی پذیرفتید؟.
خدا نمی پرسد چند دست لباس جورواجور در کمد لباس داشتید
اما می پرسد چند دست آن ها به درد نیازمندان خورد؟.
خدا نمی پرسد جایگاه اجتماعی ات چه بود
اما می پرسد رفتار چه گروه اجتماعی از خود نشان می دادید؟.
خدا نمی پرسد دارایی هایت چه بود
اما می پرسد آیا بر زندگیت سلطه داشتند؟.
خدا نمی پرسدبالاترین حقوقی که گرفتید چقدر بود
اما می پرسدمنش و رفتارت در کسب آن چه بود؟
خدا نمی پرسدچه میزان اضافه کاری می کردید
اما می پرسد آیا این اضافه کاری را به خاطر خانواده و افراد مورد علاقه ات انجام دادید؟
خدا نمی پرسد چند بار ارتقاء گرفتید
اما می پرسد آیا تو نیز موجب ارتقاء دیگران شدید؟
خدا نمی پرسدعنوان شغلی که داشتید چه بود
اما می پرسد آیا ازتوانائی هایت به نحو احسن استفاده کردی؟
خدا نمی پرسد چه کمکی به خودت کردی
اما می پرسد چه کمکی به دیگران کردی؟
خدا نمی پرسد چند تا دوست داشتید
اما می پرسد با کدام راست و یک رنگ بودی؟
خدا نمی پرسد برای حفظ حقوقت چه کردی
اما می پرسد در حفظ حقوق دیگران چه کاری انجام دادی؟
خدا نمی پرسد در کدام محله زندگی می کردی
اما می پرسد با همسایگانت چه رفتاری داشتی؟
خدا نمی پرسد رنگ پوستت چه بود
اما می پرسد درضمیرت چه سری بود؟
خدا نمی پرسدچند بار حرفت با عملت یکی بود
اما می پرسد چند بار یکی نبود؟